پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت

ساخت وبلاگ
هرآنچه باید درمورد برنج هاشمی شمال دانست   یکی از پرمصرف ترین غلات در نزد ایرانیان برنج است که در اکثر سفره های ایرانی مهمان است اما نه بر پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 28 مرداد 1400 ساعت: 10:11

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد. مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار! اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وق پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 2:21

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد. زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کارب پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 2:21

چند نوشته از این‌ور و آن‌ور: دختر چشم‌سیاه توی شهر گم شده، سلانه‌سلانه میرسه به یه کافه، پسری رو میبینه مسخ‌شده نشسته پشت یه میز و تنش پر سوزنه… بهش میگن اگه روزی یه دونه سوزن از تنش بیرون بیاره، آخرین سوزن شاید دوباره عاشقش کنه، گرمش کنه، بیدارش کنه… دخترک آروم می‌شینه کنارش و اولین سوزن رو می‌کشه پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 59 تاريخ : سه شنبه 29 فروردين 1396 ساعت: 8:20

همزمان سیما بینا داشت می‌خوند: "لیلا وفای تو گردُم"، و داشتم منابع کتاب رو ویرایش می‌کردم و رسیدم به اسم مترجم: لی‌لا! آخه استاد جانم لیلا رو هم جدا می‌نویسی؟!!!  این جدا و سرهم نویسی و نیم‌فاصله شده معضلی برا من! هم زمان پایان نامه خودم و سلیقه خاص استادم، چند پایان نامه و قواعد مورد نظر دانشگاه و پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 39 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 19:06

هم سن و سال خودم است و خلقیات شبیه به هم بسیاری داریم. حرفهایش را راحت برایم میگوید. آن روز از تجربه هایش از تجربه‌نکردن‌ها می‌گفت: "کلاس خبرنگاری ثبت نام کرده بوده که برای دانشجویان شرایط ویژه داشته، با هزینه خیلی خیلی کم، بعد از پایان دوره خبرنگار همان مجموعه که معتبر هم هست میشد، اما از جلسه اول پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 52 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 19:06

اتوبوس خیلی شلوغ بود. یعنی آنطوری که من چسبیده بودم به میله مابین خانومها و آقایون نمیتوانستم بچرخم یا حتی یک میلی متر جابه جا شوم. و دقیقا دوتا دهان پشت سرم بودن که تمام مدت به پچ پچ و حرف زدن مشغول بودند. اولی گفت: پیره بابا، دستاشو نگاه کن! دومی گفت: پس چرا لباس دخترای جوونو پوشیده، ایــــش...!!! پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 19:06

شک سراغم را گرفت، راندمش... تردید هوایی‌ام شد، رو برگرداندم... در دلم خلأها پدید آمد، رویشان را پوشاندم ... فاصله افتاد، دویدمش... امید از چشمانم رفت، به سرمه‌ای فروغ‌شان بخشیدم... خواهشی به جانم افتاد، بلعیدمش... که مباد سایه ای بر این وصل بیافتد... بودنت تمنای من بود... بودنت هنوز همه چیزِ من است. پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 43 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 19:06

میدانی که روزهای سختی میگذرانم؟! میدانستی مزه تلخی به کامم چسبیده که نمیتوانم حتی بالا بیاورمش؟! میدانستی بعضی شبها گریه میکنم؟ میدانستی روزها را به بیزاری شب میکنم و شب ها را به امید برنخواستن صبح؟ این حال ها تازه نیستند، پیش از اینها بسیار بر من چنین میگذشت، اما گوش مشتاقی بود که مرا میشنید، که هم پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 66 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 19:06

سبزی قورمه سبزی رو ریختم تو قابلمه و حرارتو کمتر کردم تا جا بیافته،تا آب برنج جا بیافته خیارا رو پوست کندم، کمیش رو توی یه کاسه خیلی ریز خورد کردم برای ماست و خیار و نعناع، و باقیشو برای سالاد خرد کردم، بررنجو ریختم توی آب جوش و باقی سالادو درست کردم. ظرف سالاد و ماست و خیارو گذاشتم تو یخچال و برنجو پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز من ای غم انگیز برگ ریز... یک روز میرسم و تو را می بهارمت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lagen2016 بازدید : 61 تاريخ : پنجشنبه 17 فروردين 1396 ساعت: 15:21